ترس از شروع یا ترس از قضاوت دیگران؟

ماسک ها

اغلب ما از شروع می‌ترسیم. این ترس نه از نتیجه که بیشتر از قضاوت دیگران است. جملاتی مانند «دیدی نتونست»، «خودش عرضه نداشت»، «از قبل هم می‌دونستم»، «کار هر کی که نیست» ، «ههه، شما را چه به این کارها» چون پتکی گران بر سر فرد فرود می‌آیند. چندبار از ترس قضاوت دیگران، آنچه در سر داشتید را رها کرده‌اید؟ چندبار به حداقل راضی شده‌اید؟ هر قدر هم مستقل، انسان از دیگران تاثیر می‌پذیرد. گمان می‌کنم پیشرفت بشر و شکل‌گیری

مشاهده مطلب

سرآغاز؛ جویباری که به پیش می‌رود.

رودخانه روستای دربندی ژور

دست روی دست گذاشتن، ماندن و باز هم ماندن، شاید از خصوصیات من باشد؛ که البته است. در راه انداختن این بلاگ نیز همان الگوی رفتاری تکرار شد اما بالاخره تردیدها را شکستم. شبی از شب‌ها انگیزه لازم را از دوستی در توییتر گرفتم و شد آنچه پیش روی شماست. پیش‌تر، چند وبلاگ داشتم‌ و رها کردم. شاید ذات وبلاگ‌نویسی در همین رهایی از اجبار و نظم رایج در سایت‌ها باشد. بلاگر مجبور نیست بنویسد و اگر هم نوشت اجباری

مشاهده مطلب

رونمایی از بلاگ همزمان با روز کتاب و کتاب‌خوانی

نمایشگاه کتاب

در هر سطحی از اندیشه، به هر زبانی و با هر نوع بیانی؛ هر که می‌نویسد نعمتی‌ست برای جامعه. نوشتن، خطرکردن است. نویسنده اندیشه خود را در برابر هزاران منتقد قرار می‌دهد و تنها به واژه‌ها و قلم پناه می‌برد. او تاثیر می‌گذارد حتی اگر نتواند دیدگاه و معنایی نو بیافریند و در اقناع مخاطبان موفق نباشد. اوست که منتقدان را به استدلال وامی‌دارد. اوست که به ذهنیت جامعه عمق می‌بخشد. و چه روز مبارکی را برای رونمایی از وبلاگم

مشاهده مطلب

سایدبار کشویی