کتاب میخواندم که در زد. منتظر پاسخ من نماند و وارد شد. دوستم محمد است؛ خسته، گِلی و بارانخورده. همان دم در به من میفهماند که میخواهد به تهران برود. این پسر باز میخواهد خود را به فنا دهد. میگویم: اوکی، خودم تا پلیس راه میبرمت. این روزها که تردد پلاک غیربومی ممنوع شده؛ اتوبوس بین شهری بهترین گزینه است. مسئله اصلی ما البته رساندن او نیست؛ جریمه نشدن است. خانه من دقیقا بین پلیسراه رشت-قزوین و پلیس مستقر در …